تأليفاتفصلنامه مطالعات مدیریت شهریمجلاتمقالات
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره 3 ( پیاپی 7 ) پاییز 1390
فهرست مقالات در فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۳ (پیاپی ۷)
۱- تحلیل پهنهبندی کاربریهای شهری در منطقه ۱۱ شهر تهران به منظور ارائه راهکارهای پدافند غیر عامل | حسن حسینی امینی؛ صالح اسدی؛ مهدی برنافر؛ طاها ربانی
۲- چالشهای مناسبسازی فضاهای پیاده شهری (مطالعه موردی: محور پیاده خیابان ولیعصر) | اسماعیل علی اکبری؛ سید جلال مدبر
۳- کاربرد تحلیل عاملی و خوشهای در ارزیابی فضایی- مکانی شهرستانهای استان فارس | طوبی امیر عضدی؛ حمیدرضا صارمی؛ سوسن عبداللهی
۴- سنجش و تحلیل سطوح توسعهیافتگی نواحی روستایی استان کردستان با استفاده از مدل تحلیل خوشهای | علی زنگی آبادی؛ طاهر پریزادی
۵- حضور ICT و نقش آن در دگرگونی حوزههای شهری | معصومه مطلق
۶- بررسی تأثیر کتابخانههای سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در ترویج فرهنگ کتابخوانی | سید بلال سید علوی؛ حمید عربلو
۷- ارزیابی اثربخشی اجرای نظام پیشنهادها بر روانسازی فرآیندهای اجرایی شهرداری تهران | مراد کردی؛ محسن قدمی؛ فرداد عدالت خواه
۸- بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی شهروندان در نواحی منطقه ۵ شهر تهران | سروش فتحی؛ جمیله فدوی
مقاله ۱ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
تحلیل پهنهبندی کاربریهای شهری در منطقه ۱۱ شهر تهران به منظور ارائه راهکارهای پدافند غیر عامل | حسن حسینی امینی؛ صالح اسدی؛ مهدی برنافر؛ طاها ربانی
جنگها، خواسته و یا ناخواسته با زندگی و حیات جوامع بشری آمیخته شده است و در بسیاری از موارد به نظر میرسد که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد. شهرها به عنوان مراکز تجمع سرمایه مادی و انسانی، در زمان جنگ به هدفی عمده برای دشمن تبدیل میشوند، در نتیجه حمله به آنها خسارات فراوانی را پدید میآورد؛ لذا توجه به بحث پدافند غیر عامل میتواند میزان خسارات ناشی از جنگ را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. یکی از راهکارهای اساسی در بحث پدافند غیر عامل، پهنهبندی مناسب کاربریهای شهری میباشد. هدف از پهنهبندی استفاده منطقی و نظامپذیر از زمینهای شهری در آیندهی بلند مدت است. در پهنهبندی کاربریها، رعایت همجواریها و عدم وجود کاربریهای خطرساز در مناطق مختلف شهری موجب کاهش اثرات تهدیدات احتمالی میشود.
روش پژوهش: در این پژوهش، پهنهبندی کاربریهای شهری در منطقه ۱۱ شهر تهران به منظور ارائه راهکارهای کلی و عمومی برای کاهش آسیبپذیری محدوده، در حملات نظامی مورد بررسی قرار گرفت. نوع پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفیـ تحلیلی است.
روش پژوهش: در این پژوهش، پهنهبندی کاربریهای شهری در منطقه ۱۱ شهر تهران به منظور ارائه راهکارهای کلی و عمومی برای کاهش آسیبپذیری محدوده، در حملات نظامی مورد بررسی قرار گرفت. نوع پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفیـ تحلیلی است.
مقاله ۲ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
چالشهای مناسبسازی فضاهای پیاده شهری (مطالعه موردی: محور پیاده خیابان ولیعصر) | اسماعیل علی اکبری؛ سید جلال مدبر
در چند دهه اخیر با بروز مسائل اجتماعی، زیست محیطی و ترافیکی در شهرها از یک سوی و افزایش نیازهای فرهنگی و فراغتی شهروندان از سوی دیگر احیاء فضاهای پیاده برای گسترش نظام حرکت پیاده در قالب طرحهای بهسازی و مناسبسازی محورهای پیاده از وجهی نو مورد توجه نهاد مدیریت شهری قرار گرفته است. این مقاله در راستای بازشناسی و تاکید بر اهمیت و نقش معابر پیاده چالشها و مسائل طرحهای مناسبسازی قبل از اجرا، هنگام اجرا و پس از اجرا را در پاره محور خیابان ولیعصر از چهارراه ولیعصر تا چهارراه طالقانی شناسایی و تحلیل مینماید.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی همبستگی از نوع کاربردی و ابزار پژوهش در مطالعه نمونه پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس روش نمونه گیری از جوامع نامحدود میان ۲۰۰ نفر از کارشناسان، ساکنان و کسبه محدوده محور توزیع شده است
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که فقدان مدیریت واحد، مستقل و متمرکز، ابهام و تردید مدیران شهری نسبت به ضرورت و اهمیت مناسبسازی و نارسایی نظام اطلاع رسانی به موقع به ساکنان و کاربران یا بی توجهی به مشارکت محلی مهمترین چالشهای فرا روی پروژههای مناسبسازی قبل از اجرا است. مشکلات ناشی از فعالیت روزمره به ویژه تردد عابران توأم با توقفهای متعدد در اجرا و نبود ستاد یا متولی مراقبت و نگهداری به ترتیب مهمترین مؤلفههای چالشزا در زمان اجرا و پس از آن میباشند.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی همبستگی از نوع کاربردی و ابزار پژوهش در مطالعه نمونه پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس روش نمونه گیری از جوامع نامحدود میان ۲۰۰ نفر از کارشناسان، ساکنان و کسبه محدوده محور توزیع شده است
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که فقدان مدیریت واحد، مستقل و متمرکز، ابهام و تردید مدیران شهری نسبت به ضرورت و اهمیت مناسبسازی و نارسایی نظام اطلاع رسانی به موقع به ساکنان و کاربران یا بی توجهی به مشارکت محلی مهمترین چالشهای فرا روی پروژههای مناسبسازی قبل از اجرا است. مشکلات ناشی از فعالیت روزمره به ویژه تردد عابران توأم با توقفهای متعدد در اجرا و نبود ستاد یا متولی مراقبت و نگهداری به ترتیب مهمترین مؤلفههای چالشزا در زمان اجرا و پس از آن میباشند.
مقاله ۳ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
کاربرد تحلیل عاملی و خوشهای در ارزیابی فضایی- مکانی شهرستانهای استان فارس | طوبی امیر عضدی؛ حمیدرضا صارمی؛ سوسن عبداللهی
در مطالعات جغرافیایی شهرستانهای استان فارس به دلیل تنوع پدیدههای مکانی و ویژگیهای متعدد آنها (مانند: جمعیت، وسعت و ناحیه جغرافیایی) امکان مطالعه به صورت مجزا مقدور نیست و لذا اولین گام برای مطالعه پدیدههای مکانیِ دارای ویژگیهای متعدد، طبقهبندی آنها در گروههای همگن است. روش تحلیل عاملی یکی از پیچیدهترین و بهترین روشها برای تعیین مهمترین عوامل مؤثر بر توسعهیافتگی محسوب میشود.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر روش کار ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی است. در این مطالعه با استفاده از آمارنامه سال ۱۳۸۵ استان فارس، ۴۳ شاخص و در ۶ گروه آموزشی، صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، فرهنگی ـ مذهبی و سیاسیـ اداری، استخراج و در خصوص ۲۳ شهرستان استان فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. و در تجزیه و تحلیل، تکنیکهای آماری Z-score و روشهای تحلیل عاملی و خوشهای بکار گرفته شده؛ در نهایت نتایج به صورت سطحبندی شهرستانها بر مبنای روش تحلیل خوشهای در قالب نقشه تنظیم و ارائه گردیده است.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر روش کار ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی است. در این مطالعه با استفاده از آمارنامه سال ۱۳۸۵ استان فارس، ۴۳ شاخص و در ۶ گروه آموزشی، صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، فرهنگی ـ مذهبی و سیاسیـ اداری، استخراج و در خصوص ۲۳ شهرستان استان فارس مورد مطالعه قرار گرفتند. و در تجزیه و تحلیل، تکنیکهای آماری Z-score و روشهای تحلیل عاملی و خوشهای بکار گرفته شده؛ در نهایت نتایج به صورت سطحبندی شهرستانها بر مبنای روش تحلیل خوشهای در قالب نقشه تنظیم و ارائه گردیده است.
مقاله ۴ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
سنجش و تحلیل سطوح توسعهیافتگی نواحی روستایی استان کردستان با استفاده از مدل تحلیل خوشهای | علی زنگی آبادی؛ طاهر پریزادی
هدف کلیهی برنامهریزیها، دستیابی به توسعهی مطلوب و برقراری تعادل است و نخستین گام در هر فرایند برنامهریزی، به طور اعم و برنامهریزی منطقهای به طور اخص، شناخت و درک وضع موجود است که این شناسایی، مستلزم تفکیک منطقهی مورد مطالعه به نواحی برنامهریزی و سنجش هر ناحیه با شاخصهای توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و…) و تجزیهی و تحلیل و رتبه بندی هر ناحیه به لحاظ برخورداری از مواهب توسعه میباشد روند توسعهی استان کردستان و زیرساختهای آن، در اثر برنامهریزیهای نامطلوب و متمرکز گذشته، تعادل توسعه را در سطح نواحی روستایی[i] با مشکلاتی روبرو کرده است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادلهای بخشی، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها در قالب تقسیمات سیاسی بخشی (از نظر برخورداری در زمینههای آموزشی- فرهنگی، زیربنایی و ارتباطات، فضایی – کالبدی، بهداشتی- درمانی، اقتصاد و خدمات و…) است و اقدام بعدی ارائه راه کارهای مناسب، جهت برقراری و حفظ تعادل بخشها است
روش پژوهش: در پژوهش حاضر، روش کار ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی است. در این مطالعه با استفاده از منابع آماری ۱۸ شاخص در پنج حوزهی آموزشی- فرهنگی، زیربنایی و ارتباطات، فضایی – کالبدی، بهداشتی درمانی، اقتصاد و خدمات استخراج و در خصوص نقاط روستایی ۲۶ بخش استان کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند؛ و در تجزیهی و تحلیل، تکنیکهای آماری Z-score و روش تحلیل خوشهای (clustering analysis) بکار گرفته شدهاند.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر، روش کار ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی است. در این مطالعه با استفاده از منابع آماری ۱۸ شاخص در پنج حوزهی آموزشی- فرهنگی، زیربنایی و ارتباطات، فضایی – کالبدی، بهداشتی درمانی، اقتصاد و خدمات استخراج و در خصوص نقاط روستایی ۲۶ بخش استان کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند؛ و در تجزیهی و تحلیل، تکنیکهای آماری Z-score و روش تحلیل خوشهای (clustering analysis) بکار گرفته شدهاند.
مقاله ۵ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
حضور ICT و نقش آن در دگرگونی حوزههای شهری | معصومه مطلق
تغییراتی که در پرتو تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به وقوع پیوسته است تحولات عمیقی را در جامعه و حوزه شهری پدیدار نموده است که زمینه ساز نیازهای جدیدی در پارادایمهای فکری و بسترهای پژوهشی شده است. شهرها محل استقرار هر پدیده نوین و جایگاهی برای پیشبرد تکنولوژی و توسعه به حساب میآیند بنابراین هدف از پژوهش حاضر مطالعه نقش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در دگرگونی حوزههای شهری میباشد.
روش پژوهش: در این مقاله از روش اسنادی و مطالعه کتابخانهای استفاده شده است همچنین ابزار گرداوری اطلاعات از طریق فیش برداری از متون و مقالات مرتبط میباشد.
یافتهها: یافتههای مطالعاتی نشان میدهد که تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات با پشتوانه نظریههایی چون کاستلز و گیدنز و تافلر بر حوزههای مختلف شهری همچون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی و جغرافیایی تأثیرگذار است. این تغییرات هم در ساختار و هم محتوی زندگی شهری نمایان میشود بطوریکه کار و تجارت، دانستهها و رفتارهای شهری، هنجارها و بعد مکانی و فنی و حتی رابطه مردم با حکومت را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
نتیجهگیری: شهر تجلی گاهرویدادها و تکنولوژیهای جدید است
روش پژوهش: در این مقاله از روش اسنادی و مطالعه کتابخانهای استفاده شده است همچنین ابزار گرداوری اطلاعات از طریق فیش برداری از متون و مقالات مرتبط میباشد.
یافتهها: یافتههای مطالعاتی نشان میدهد که تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات با پشتوانه نظریههایی چون کاستلز و گیدنز و تافلر بر حوزههای مختلف شهری همچون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تکنولوژیکی و جغرافیایی تأثیرگذار است. این تغییرات هم در ساختار و هم محتوی زندگی شهری نمایان میشود بطوریکه کار و تجارت، دانستهها و رفتارهای شهری، هنجارها و بعد مکانی و فنی و حتی رابطه مردم با حکومت را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
نتیجهگیری: شهر تجلی گاهرویدادها و تکنولوژیهای جدید است
مقاله ۶ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
بررسی تأثیر کتابخانههای سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در ترویج فرهنگ کتابخوانی | سید بلال سید علوی؛ حمید عربلو
ترویج و گسترش فرهنگ کتابخوانی یکی از مهمترین وظایف کتابخانههای عمومی هست. از این رو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر و نقش کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در ترویج فرهنگ کتابخوانی میپردازد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر پک پژوهش پیمایشی میدانی است که با استفاده در پرسشنامه در بین جامعه آماری مراجعه کنندگان کتابخانههای سازمان فرهنگی و هنری تهران به انجام رسیده است. با استناد به جدول تعیین نمونه آماری کوگران ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید که با در نظر گرفتن خطای احتمالی ۴۲۲ پرسشنامه در بین مراجعان ۳۸ کتابخانه توزیع گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد کهبین دانش و مهارت کتابداری کتابدارن و مسئولان کتابخانهها و میزان برآورده شدن نیاز مراجعه کنندگان؛ بین میزان منابع اطلاعاتی کتابخانه و میزان جذب مراجعه کنندگان؛ بین نحوه بر خود و رفتار کتابدارن و مسئولان و میزان مراجعه به کتابخانه؛ بین میزان امکانات و تجهیزات کتابخانه و افزایش انگیزه کتابخوانی؛ بین استفاده از وسایل ارتباطی نوین مانند اینترنت و استفاده از منابع دیداری و شنیداری در کتابخانه و افزایش میزان علاقه به کتابخوانی و نیز بین میزان ساعات کاری کتابخانه و جذب کاربران بالفعل و بالقوه کتابخانه رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: این پژوهش پس تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش به این نتیجه رسیده است که برای ترویج فرهنگ کتابخوانی، در این کتابخانهها برای اداره امور کتابخانه از کتابداران استفاده شود؛ با ارزیابی از جامعه استفاده، منابع اطلاعاتی مورد نیاز آنها تأمین شود؛ کتابخانه از تجهیزات نوین ارتباطی و کتابخانهای استفاده نماید و برای رفاه حال مراجعان با افزایش ساعت کاری بصورت چند شیفتی اداره شود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر پک پژوهش پیمایشی میدانی است که با استفاده در پرسشنامه در بین جامعه آماری مراجعه کنندگان کتابخانههای سازمان فرهنگی و هنری تهران به انجام رسیده است. با استناد به جدول تعیین نمونه آماری کوگران ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید که با در نظر گرفتن خطای احتمالی ۴۲۲ پرسشنامه در بین مراجعان ۳۸ کتابخانه توزیع گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد کهبین دانش و مهارت کتابداری کتابدارن و مسئولان کتابخانهها و میزان برآورده شدن نیاز مراجعه کنندگان؛ بین میزان منابع اطلاعاتی کتابخانه و میزان جذب مراجعه کنندگان؛ بین نحوه بر خود و رفتار کتابدارن و مسئولان و میزان مراجعه به کتابخانه؛ بین میزان امکانات و تجهیزات کتابخانه و افزایش انگیزه کتابخوانی؛ بین استفاده از وسایل ارتباطی نوین مانند اینترنت و استفاده از منابع دیداری و شنیداری در کتابخانه و افزایش میزان علاقه به کتابخوانی و نیز بین میزان ساعات کاری کتابخانه و جذب کاربران بالفعل و بالقوه کتابخانه رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: این پژوهش پس تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش به این نتیجه رسیده است که برای ترویج فرهنگ کتابخوانی، در این کتابخانهها برای اداره امور کتابخانه از کتابداران استفاده شود؛ با ارزیابی از جامعه استفاده، منابع اطلاعاتی مورد نیاز آنها تأمین شود؛ کتابخانه از تجهیزات نوین ارتباطی و کتابخانهای استفاده نماید و برای رفاه حال مراجعان با افزایش ساعت کاری بصورت چند شیفتی اداره شود.
مقاله ۷ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
ارزیابی اثربخشی اجرای نظام پیشنهادها بر روانسازی فرآیندهای اجرایی شهرداری تهران | مراد کردی؛ محسن قدمی؛ فرداد عدالت خواه
نظام پیشنهادها فضای مناسبی برای شکوفا کردن و بهره گرفتن از اندیشه و تجربه کارکنان سازمان و افزایش دامنه تعلق و دلبستگی آنان به بهتر کردن و گسترده کردن خدمات، با ایجاد فضایی آزاد و سالم برای طرح و نقد اندیشه است. پیشنهادهایی که از سوی کارکنان برای بهتر کردن کیفیت خدمات سازمان یا موسسه محل خدمت ارائه میشود موجب برقراری روابط و مناسبات انسانی حرمت آمیز میان جامعه کارکنان شده، فشارهای عصبی در کار را با فراهم آوردن فضا و جوی باز برای اندیشیدن، سخن گفتن و حل مساله از میان برداشته، جهت دگرگونی در سازمان ایجاد انگیزه نموده و خلاقیت و نوآوری و ایده پردازی را استمرار میبخشد.
روش پژوهش: طرح این پژوهش، توصیفی (غیر آزمایشی) و از نوع پیمایشی میباشد. توصیفی است به این خاطر که تصویری از وضع موجود را ارائه میدهد و پیمایشی از این جهت که به گردآوری اطلاعات از جامعه آماری از طریق پرسشنامه میپردازد و با بهرهگیری از روشهای پیمایشی، انحراف از عملکرد را نیز اندازهگیری میکند. این پژوهش بر حسب هدف در گروه پژوهشهای کاربردی جای میگیرد.
یافتهها: نتیجه کلی پژوهش نشان میدهد که در حالت کلی نظام پیشنهادهای شهرداری تهران در روانسازی فرآیندهای اجرایی شهرداری تهران موثر میباشد. با بررسی فرضیههای فرعی پژوهش نیز مشخص گردید که نظام پیشنهادها با تأثیر بر بهبود روحیه مشارکت و همکاری، رضایت شغلی و تعلق سازمانی، بهبود کمی و کیفی عملکرد، پرورش و تقویت استعدادهای کارکنان، افزایش انعطاف پذیری آنان در مقابل تغییرات سازنده و تقویت روحیه خلاقیت و نوآوری در سازمان موثر میباشد.
روش پژوهش: طرح این پژوهش، توصیفی (غیر آزمایشی) و از نوع پیمایشی میباشد. توصیفی است به این خاطر که تصویری از وضع موجود را ارائه میدهد و پیمایشی از این جهت که به گردآوری اطلاعات از جامعه آماری از طریق پرسشنامه میپردازد و با بهرهگیری از روشهای پیمایشی، انحراف از عملکرد را نیز اندازهگیری میکند. این پژوهش بر حسب هدف در گروه پژوهشهای کاربردی جای میگیرد.
یافتهها: نتیجه کلی پژوهش نشان میدهد که در حالت کلی نظام پیشنهادهای شهرداری تهران در روانسازی فرآیندهای اجرایی شهرداری تهران موثر میباشد. با بررسی فرضیههای فرعی پژوهش نیز مشخص گردید که نظام پیشنهادها با تأثیر بر بهبود روحیه مشارکت و همکاری، رضایت شغلی و تعلق سازمانی، بهبود کمی و کیفی عملکرد، پرورش و تقویت استعدادهای کارکنان، افزایش انعطاف پذیری آنان در مقابل تغییرات سازنده و تقویت روحیه خلاقیت و نوآوری در سازمان موثر میباشد.
مقاله ۸ فصلنامه مطالعات مدیریت شهری شماره ۷
بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی شهروندان در نواحی منطقه ۵ شهر تهران | سروش فتحی؛ جمیله فدوی
یکی از الزامات زندگی شهرنشینی در عصر حاضر دخالت دادن شهروندان در سرنوشت رفتار شهری می باشد، برنامهریزی و گسترش زمینههای لازم جهت مشارکت شهروندان در اداره امور شهری حرکت از زندگی فردی به سوی زندگی جمعی شهروندی است. در اصل حضور فعال شهروندان در مدیریت امور محلی میباشد از طرفی یکی از مولفههای توسعه یافتگی و پایداری در هر جامعه انسانی مبتنی است بر همبستگی، تشریک مساعی، همیاری و در اصل مشارکت در امور زندگی اجتماعی می باشد.
هدف: هدف از این مقاله بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی شهری در سطح تحلیل نواحی و میزان توسعه یافتگی نواحی منطقه ۵ شهر تهران می باشد
روش: این پژوهش با روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است، جامعه آماری جمعیت ۲۰ سال به بالای منطقه ۵ تهران است که با نمونهگیری خوشهای متناسب با حجم، تعداد ۵۰۰ نفر در سطح نواحی هشت گانه منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، مشارکت غیر رسمی همیارانه با بالاترین میانگین ۲/۵ در بین ابعاد مشارکت قرار دارد و مشارکت رسمی با پایینترین میانگین۲ در بین ابعاد مشارکت قرار دارد و همچنین مشارکت غیررسمی مذهبی با میانگین ۸/۴ و مشارکت غیر رسمی خیریهای با میانگین ۷۴/۴ در رتبههای بعدی قرار دارد.
نتیجهگیری:نواحی توسعه یافته تر از میزان مشارکت رسمی و مشارکتهای غیر رسمی همیارانه بیشتری برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و مشارکتهای غیر رسمی خیریهای، در همه نواحی به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
هدف: هدف از این مقاله بررسی وضعیت مشارکت اجتماعی شهری در سطح تحلیل نواحی و میزان توسعه یافتگی نواحی منطقه ۵ شهر تهران می باشد
روش: این پژوهش با روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است، جامعه آماری جمعیت ۲۰ سال به بالای منطقه ۵ تهران است که با نمونهگیری خوشهای متناسب با حجم، تعداد ۵۰۰ نفر در سطح نواحی هشت گانه منطقه مورد مطالعه انتخاب شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد، مشارکت غیر رسمی همیارانه با بالاترین میانگین ۲/۵ در بین ابعاد مشارکت قرار دارد و مشارکت رسمی با پایینترین میانگین۲ در بین ابعاد مشارکت قرار دارد و همچنین مشارکت غیررسمی مذهبی با میانگین ۸/۴ و مشارکت غیر رسمی خیریهای با میانگین ۷۴/۴ در رتبههای بعدی قرار دارد.
نتیجهگیری:نواحی توسعه یافته تر از میزان مشارکت رسمی و مشارکتهای غیر رسمی همیارانه بیشتری برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و مشارکتهای غیر رسمی خیریهای، در همه نواحی به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.